ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

حضرت زینب

گل های خوشبوی زینب؛ محمد و عون، از امام تقاضای اذن حضور در صحنه کارزار را می‌طلبند. امام مخالفت خویش را اعلام می‌نماید. زینت بی تحمل عرض می‌کند: «برادر! به حق مادرم، اذن میدان به فرزندان خواهرت بده.» پسران به کمک مادر آمده و می‌گویند: «یا خال! به حق امّک فاطمه الزهرا الا اذنت لنا!»
طراز المذاهب از بحر المصائب نقل مى کند: روزى حضرت علیا مخدره زینب (س) نزد حضرت سجاد (ع) آمد. حضرت چون چشمش به آن مخدره افتاد، فرمود: اى عمه ، دیشب در عالم رؤ یا چه دیدى و از مادرت فاطمه چه شنیدى ؟ آن مخدره عرض کرد: تو از تمامى علوم آگاهى
در شب عاشورا، تنها در خیمه نشسته و شمشیرش را اصلاح و بر خود مرثیه می‌خواند و به زمانه خطاب می‌نماید و اشعاری می‌سراید که مضمونش این است: «ای زمانه! اف بر تو باد! چه قدر مردمان صالح و متقی و دوستان باوفا را به کشتن دادی، و به دل از ایشان قناعت ننمودی! عاقبت امور به سوی خداوند خواهد بود، و هرچه صاحب نفسی به راه من خواهد رفت؛ یعنی راه موت»
خطبه حضرت زینب در اجتماع مردم کوفه با حمد و ستایش خدا و معرفی خود به عنوان دختر پیامبر شروع می شود و با توبیخ و سرزنش مردم کوفه ادامه و با همین مضمون خاتمه می یابد
در اسناد صحیح و معتبر روایت شده است : که زبیده دختر سه ساله امام حسین (علیه السلام ) از روزى که دست جفاى کافران و از خدا بى خبران ، بر صورت لطیف و کودکانه اش سیلى نواخت ، و از محبت پدر و نوازش پدرانه دور ماند، با قیافه اى ماتم زده شب و روز را با گریه مى گذراند، و از بازماندگان بر غم تمام محبتها و نوازشها، پدرش را جستجو مى کرد، و مى پرسید: که پدر ب ...
خداحافظ، ای زخم های دلت یادگار نینوا! دیگر امشب به مرور خاطرات سرخ پرپر شدن کبوتران نخواهی پرداخت؛ که تو نیز کبوترانه کوچ خواهی کرد تا به کاروان آسمانی حسین بپیوندی.
فردای آن روز محمدرضا گفت که خواب دیده چند نفر از نیروهای داعش آمده‌اند و گوش مرا بریده‌اند. فرید با صدای بلندی، قاه قاه خندید و گفت: محمدرضا دیگه چی‌کار کرده‌اند؟ خوابش را زیاد جدی نگرفتیم.
حادثه‌ی جان سوز اسارت اهل‌بیت علیهم السلام  و درکتابهایی مثل ارشاد مفید، بحارالأنوار علامه مجلسی، لهوف سید ابن طاووس و کامل‌الزیارات و ناسخ التواریخ به این گونه چنین نوشته‌اند[1]: عمر‌سعد روز یازدهم فرمان داد اهل‌بیت علیهم السلام  را بر شترهای بی حجاز یا شترانی که محمل‌های شکسته‌ای بر آنان بود، سوار کردند و امام زین العابدین (ع)  را بر شتری عریان ...
هنگامى که زن غساله ، بدن رقیه (س ) را غسل مى داد، ناگاه دست از غسل کشید، و گفت: سرپرست این اسیران کیست؟حضرت زینب(س) فرمود: چه مى خواهى؟غساله گفت : این دخترک به چه بیمارى مبتلا بوده که بدنش کبود است؟حضرت زینب (س ) در پاسخ فرمود: اى زن ! او بیمار نبود؛ و این کبودی ها آثار تازیانه ها و ضربه هاى دشمنان است
یزید با دیدن اوضاع نابسامان شام، آزادگان را در خرابه ای جای داد که سقفی نداشت و دیوار آن ترک برداشته بود، به گونه ای که اهل بیت «علیهم السلام» می ترسیدند دیوار بر سرشان خراب شود. روزها از شدت گرما و شب ها از سوز سرما، در آن خرابه آرامش نداشتند و تشنگی و گرسنگی، آن ها را تهدید می کرد.
پیشخوان